در صفت عشق تو شرح و بيان نمي‌رسد

شاعر : عطار

عشق تو خود عالي است عقل در آن نمي‌رسددر صفت عشق تو شرح و بيان نمي‌رسد
گرچه بگويم بسي سوي زبان نمي‌رسدآنچه که از عشق تو معتکف جان ماست
تاختني دو کون در پي جان نمي‌رسدجان چو ز ميدان عشق گوي وصال تو برد
سوي تو بي نور تو کس به نشان نمي‌رسدگرچه نشانه بسي است ليک دراز است راه
در اثر درد تو هر دو جهان نمي‌رسدعاشق دل خسته را تا نرسد هرچه هست
پس به چنين باديه کس به کران نمي‌رسدباديه‌ي عشق تو باديه‌اي است بي‌کران
بي خبري سوي تو موي کشان نمي‌رسدسوي تو عطار را موي‌کشان برد عشق